به گزارش وکنا مهران صولتی، پژوهشگر جامه شناسی در یادداشتی در کانال خود به بالا رفتن تب همستر کامبت در این روزها واکنش نشان داده است:
اقبال فزاینده به ربات همستر نشان داد که بسیاری از روایتها در برابر تشعشع واقعیتها رنگ میبازند و محو میشوند. به تعبیر مارکس؛ هر آنچه سخت و استوار است دود میشود و به هوا میرود. بر همین اساس بسیاری از مخالفتها با فناوریهای جدید هم بر اثر نیازهای شهروندان یا مسئولان به موافقت و حتی استقبال بدل میشوند
برخی همچنان مشغول لمس صفحه گوشیشان هستند و بعضی دیگر با روشهایی آشنا شده اند که به راحتی میتواند برایشان سکه جمع کند. مهم اما تب فراگیری است که حتی ناآشنایان با تلگرام را به نصب این اپ ترغیب کرده است. کسانی که حاضرند رنج فیلترینگ را بر خود هموار نمایند ولی شانسشان برای کسب یک پول بادآورده را بیازمایند. طنزی فراگیر اینروزها میگوید؛ آنقدری که مردم به همستر امید دارند به مسئولان امید ندارند! استقبال از این ربات اما پدیدهای است که میتواند دلالتهای جامعه شناختی داشته و روزنههایی برای شناخت جامعه ایران بگشاید. شاید با پیامهایی از این جنس:
اعتماد و بیاعتمادی چگونه ایجاد میشود: کارنامه تلگرام بعد از فیلترینگ در سال ۹۷ برای ایرانیان اعتمادساز بوده است. این اپ به خواست حکومت برای دایر کردن دفتر خود در ایران تمکین نکرد و کوشید تا از امنیت اطلاعات کاربران حفاظت به عمل آورد. بعد از آن هم در داستان نات کوین، تلگرام توانست در پولسازی موفق باشد. نکته مهمی که اما برای شیوه حکمرانی ما اهمیت دارد ایناست که اگر چه بنای اعتماد آجر به آجر بالا میرود ولی تنها یک بیتدبیری میتواند آنرا به کلی ویران نماید. تجربه بیاعتمادی به بورس پس از ریزش مرداد ۹۹ تاکیدی براین واقعیت است.
جامعه کوتاهمدت و دمغنیمتی: ایران در گذار تاریخی خود از گذشته تا امروز شمایلی از یک جامعه کوتاه مدت (کاتوزیان) به نمایش گذاشته است. فقدان حاکمیت قانون موجب بیثباتی جامعه و پیشبینی ناپذیر شدن آن شده و برنامه ریزی بلندمدت به یک رویای دور از دسترس تبدیل شده است. بدیهی است که در این شرایط دم غنیمتی به مثابه ترجیح حال بر آینده، معیارهای خاص بر عام، و رابطه بر ضابطه به مهمترین ویژگیهای فرهنگی ایرانیان تبدیل شده است.
دولت نفتی و درآمدهای بادآورده: مناقشه بر سر این که نفت برای کشورهایی مانند ما طلای سیاه بوده است یا بلای سیاه به نتیجه قطعی نرسیده است اما یک چیز روشن است و آن اینکه نفت تاثیر ماندگاری بر فرهنگ ایرانیان بهجا گذاشته است. دولت نفتی به منبعی برای توزیع رانت جهت حامیپروری برای نظام سیاسی تبدیل شده و خواست شفافیت، کارآمدی و پاسخگویی حکومت را به محاق برده است. در این میان توزیع درآمدهای بادآورده نیز به تقویت فرهنگ دلال صفتی، پشت میز نشینی و بی اعتنایی به تقویت بخش خصوصی و کارآفرین انجامیده است.
احساس بیقدرتی از انجام تغییرات: زمانی که امکان سوژهگی به حداقل میرسد و یک ملت دچار احساس عمیق و مزمن بیقدرتی برای ایجاد تغییرات ولو اندک در مسیر بهبود زندگی خود میشود راه برای زندگی در لحظهها و شکار فرصتها هموار میشود. اینجاست که حتی موافقان فیلترینگ تلگرام هم به آن میپیوندند تا از سود محتمل حاصل از ربات همستر بهرهمند شوند. جامعه اتمیزه شده مترصد زمانی میماند تا در میانه تنگناهای معیشتی، آشفتگیهای اقتصادی و درهمریختگیهای هنجاری مجرایی برای بهرهمندی مادی بجوید و بر اندوخته اندک خود که بر اثر تورم لجامگسیخته هر روز در حال تحلیل رفتن است اندکی بیفزاید.
نکته پایانی: اقبال فزاینده به ربات همستر نشان داد که بسیاری از روایتها در برابر تشعشع واقعیتها رنگ میبازند و محو میشوند. به تعبیر مارکس؛ هر آنچه سخت و استوار است دود میشود و به هوا میرود. بر همین اساس بسیاری از مخالفتها با فناوریهای جدید هم بر اثر نیازهای شهروندان یا مسئولان به موافقت و حتی استقبال بدل میشوند حتی اگر پای پلیس و فتاوای شرعی هم به میان آمده باشند.
منبع: کانال نویسنده