به گزارش وکنا، سعید اکرامی پژوهشگر فلسفه فیزیک در کانال شخصی خود نوشت:
مسأله ای در فصل سوم از مقاله ی چهارم طبیعیات شفاء بدینگونه مطرح میشود؛ آیا حرکت مکانی مستقیم(تک بعدی) و حرکت مکانی مستدیر(دو بعدی) اختلاف نوعی دارند یا میتوانند به یکدیگر تبدیل شوند؟( ابن سینا، حسین، طبیعیات شفاء، ج1، ص268، 5). او پرسش را در ادامه به این صورت مطرح میکند؛ آیا خط مستقیم(که یک بعدی است و دارای دو جهت) به خط دارای انحنا و مستدیر(که دو بعدی است و دارای چهار جهت) قابل تبدیل است؟ آیا موجود تک بعدی قابل تبدیل به موجود دو بعدی است؟( همان، ص269، 15). به صورت دقیقتر آیا میتوان «مستقیم بودن» را از خط گرفت و به آن انحنا داد و آن همچنان خط(تک بعدی) بماند و سطح(دو بعدی) نشود؟
او در ادامه پاسخ میدهد که چنین چیزی به دو دلیل ممکن نیست. دلیل اول اینکه چون خط، انتهای سطح است و سطح انتهای جسم است. پس برای آنکه خط تغییر کند باید جسم تغییر کند و تغییر جسم برای تبدیل خط مستقیم به مستدیر مستلزم شکسته شدن یا کشیده شدن جسم و در نتیجه ایجاد بعدی دیگر برای خط است و این یعنی تبدیل خط به سطح و اعدام خط. دلیل دوم آنکه اختلاف اعراض یک نوع (مانند استقامت و استداره) در نهایت به این منتهی میشود که استقامت و استداره یا «فصل» خط و سطح هستند یا «عرض لازم» آن دو. در نهایت آنکه خط به سطح قابل تبدیل نیست و «موجود تک بعدی» نوعاً با «موجود دو بعدی» و «سه بعدی» متفاوت است.
نکته ی اول این پرسش و پاسخ اینست که ما حتی در «وهم» هم نمیتوانیم خط مستقیم را خم کنیم و انحنا دهیم، بدون آنکه بعدی بر بعد خط بیافزاییم و تبدیل به سطح کنیم(همان، ص 270، 5). در وهم هم با جسم چنین میکنیم نه با موجود تک بعدی! و تصویر موجود بی بعد و تک بعد و دو بعد و بیش از سه بعد در وهم هم ممکن نیست، بلکه آن کار عقل و فرض است. وهم نفس ما در عالم سه بعدی است و از درک و تصویر ابعاد بالاتر یا پایین تر عاجز است و نفس ما برای درک موجودات بی بعد یا ابعاد بالاتر باید متصل به آن ابعاد باشد تا آنها را درک کند و این یعنی نفس بشر، نفسی متصل و پیوسته است و در ابعاد مختلفی حضور دارد.
نکته ی دوم آنکه چون «نوع» چنین موجودی(تک بعدی و دو بعدی و بیش از سه بعدی) با «نوع» جسم متفاوت است، حرکات و سایر اعراض آن موجودات هم نوعاً با حرکات و اعراض اجسام متفاوت خواهد بود. مصداق «سیب» آن عالم با مصداق «سیب» این عالم متفاوت خواهد بود و مصداق طی الارض در آن عالم با طی الارض در این عالم متفاوت خواهد بود و … . فتأمل!